ترانه های هامن

شعر و موسیقی

ترانه های هامن

شعر و موسیقی

غزلیات هامن

امشب شرار از پر پروانه می چکد
زین شعله ها که از دل ویرانه می چکد

شمعم که در بدایت صبحی پریده رنگ
داغم به گریه های غریبانه می چکد

چشمی ز لای پنجره بر راه می کشم
ابری چو گیسوان تو بر شانه می چکد

کفرم ببین که آتش ایمانت از تنم
با های های گریه ی خمخانه می چکد

هانم !چه جای جام شرابی که بی رخت
خون از گلوی کوزه به پیمانه می چکد

من داغدار لحظه ی معراج شبنمم
وقتی که اشک لاله خموشانه می چکد

یک نشوه بود قصه ی ما تا زمین ولی
عصیان زهر حکایت و افسانه می چکد

ای عشق ای نهایت آغاز ناگزیر
فریاد آنکه در شب میخانه می چکد

داند مگر نشان تو این قلب بی شکیب
کز سینه لولیانه و رقصانه می چکد

هامن ازین گریز تماشائیت به عشق
پروا مکن اگر دل دردانه؛ می چکد!

محمد اکبری کوچکسرایی ” هامن “

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.