ترانه های هامن

شعر و موسیقی

ترانه های هامن

شعر و موسیقی

اشعار محمد اکبری کوچکسرایی "هامن"

آمدم با شوق دیدارت به کوی عاطفه

ساغرم ده ساقی امشب ازسبوی عاطفه

لاله ای را داغدل مانم به صحرائی خموش

در هوای صبح نجوائی ز جوی عاطفه

قمریان آن نغمه نوشیهایشان در باغ کو

عندلیبان را کجا شد گفتگوی عاطفه

بوی خون می آید ازهرنغمه درعشق آوری

نازنینا تیغ بردار از گلوی عاطفه

نیست تغییری مگر این کوک ناهنجار را

مطربا گامی بخوان ما را به سـوی عاطفه

می رود بس سالها زین قصه اما تا هنوز

ای عزیزانم قسم بر آبروی عاطفه

دیده ام شیخی ملول از دیو و دد را کو بکو

با چراغی همچنان در جستجوی  عاطفه

بسته "هامن" دل به امید محالی سال ها

تا مگر خیزد ازین ویرانه بوی عاطفه

محمد اکبری کوچکسرایی "هامن"

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.