پاییز و زمستان و بهارم امشب
از خویش تهی گشتم و از او لبریز
یارم همه یارم همه یارم امشب
محمد اکبری کوچکسرایی "هامن"
ما قامت بینوای دردیم مزن
ویرانه ی عمری ز نبردیم مزن
کردیم اگر؛هر آنچه حُکمت، اما
ما را به گناهی که نکردیم مزن
محمد اکبری کوچکسرایی "هامن"
پاییز و زمستان و بهارم امشب
از خویش تهی گشتم و از او لبریز
یارم همه یارم همه یارم امشب
محمد اکبری کوچکسرایی "هامن"